یک فنجان اشک!
کوتاه نوشت
یک فنجان اشک!
کوتاه نوشت
حکما دنبال تکنولوژی رفتن در به دری میاره وگرنه ما که از اول جلد و اهلی همین خونه بودیم! القصه که خسته و شکسته و بی یال و کوپال برگشتم برای نوشتن و نفس تازه کردن؛ خیلی وقته به این خلوت احساس نیاز دارم اما یه خرده دیر شد برگشتنم...
طبقه بندی موضوعی
شطحیات
(۰)
ما سئلیات
(۰)
ما جری ئیات
(۱)
خلاصه آمار
بایگانی
شهریور ۱۳۹۳
(۲)
مرداد ۱۳۹۳
(۳)
تیر ۱۳۹۳
(۴)
خرداد ۱۳۹۳
(۱)
آخرین مطالب
۹۳/۰۶/۱۸
خوب شد گذشت!
۹۳/۰۶/۰۳
عجب از این عجیب دنیا !
۹۳/۰۵/۱۷
آن ها که باید،می دانند!
۹۳/۰۵/۱۴
تیرهای ناگهان..
۹۳/۰۵/۰۷
والا ..
۹۳/۰۴/۳۱
اگر باشد،آنوقت . . .
۹۳/۰۴/۳۰
میفهمی،مگه نه!؟
۹۳/۰۴/۱۲
قاسم سلیمانی!
۹۳/۰۴/۱۱
فعلا نمی توانم!
۹۳/۰۳/۱۸
آیت الله !
۰
۰
اگر باشد،آنوقت . . .
۳۱
تیر۹۳
دوش حمام که قاطی کرد.مغز و استخوانم که سوت کشید.لحظه ای از ذهنم گذشت؛
اگر
"حمیم"
که خدا گفته بر سر "بعضی ها " میریزد
به قاعده ی آب آبگرمکن دیواری خانه مان گرم باشد آنوقت . . .
همین!
۹۳/۰۴/۳۱
من بیدل..
نظرات
(۱)
۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۲:۰۱
ماه بانو
اگر باشد انوقت..
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!