سر و ته که ندارد،هرکس با هر اسم و عنوانی از ننه یا بابایش قهر کرده و نکرده می تواند جلدی بنشیند پشتش و شخصیتی به شخصیت هایش اضافه کند و بعدش هم.. دلم برای دوستانی که اینجا پیدا کرده ام عجیب می تپد! نمی فهمی چه میگویم مگر اینکه وسط گیر و گرفتاریه پروژه ی 70ی ها زنگ بزنی به رضای پیران و جوری جواب بدهد که انگار نه انگار تو آدم مجازی ای هستی که حتی اسمت را هم نمیداند و طوری حرف تحویلت دهد که انگار همه ی بچگی هایتان با هم گل کوچیک بازی کرده اید،آن هم نه در دوتا تیم که در یک تیم و با لجاجت های کودکانه! اصلا ما دهه 60ی ها همه مان کمی کم داریم و کمی زیاد! کم داریم از این جهت که کم داریم و زیاد داریم از این جهت که ...(حذف به قرینه ی معنوی)غرض اینکه عجیب دنیایی است این دنیای مجازی که گاهی رضا پیران هایش از سِد رضا هم به آدم نزدیک تر می شوند یا اصلا ندیده و فقط یکبار شنیده می شوند خود خود خرِ سِد رضا !
الباقی بماند برای بعد؛ شاید.
تمت!