یک فنجان اشک!

کوتاه نوشت

یک فنجان اشک!

کوتاه نوشت

حکما دنبال تکنولوژی رفتن در به دری میاره وگرنه ما که از اول جلد و اهلی همین خونه بودیم! القصه که خسته و شکسته و بی یال و کوپال برگشتم برای نوشتن و نفس تازه کردن؛ خیلی وقته به این خلوت احساس نیاز دارم اما یه خرده دیر شد برگشتنم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۱
  • ۰

خوب شد گذشت!

دیروز روز خیلی بدی بود!
همش نگرانی و دلهره و دل آشوبی..
خدا را شکر گذشت!


تا زنده ایم
جلوی چشم بچه هات روی تخت نخواب بابا؛
میشکنیم
میمیریم

  • من بیدل..
  • ۱
  • ۰

سر و ته که ندارد،هرکس با هر اسم و عنوانی از ننه یا بابایش قهر کرده و نکرده می تواند جلدی بنشیند پشتش و شخصیتی به شخصیت هایش اضافه کند و بعدش هم.. دلم برای دوستانی که اینجا پیدا کرده ام عجیب می تپد! نمی فهمی چه میگویم مگر اینکه وسط گیر و گرفتاریه پروژه ی 70ی ها زنگ بزنی به رضای پیران و جوری جواب بدهد که انگار نه انگار تو آدم مجازی ای هستی که حتی اسمت را هم نمیداند و طوری حرف تحویلت دهد که انگار همه ی بچگی هایتان با هم گل کوچیک بازی کرده اید،آن هم نه در دوتا تیم که در یک تیم و با لجاجت های کودکانه! اصلا ما دهه 60ی ها همه مان کمی کم داریم و کمی زیاد! کم داریم از این جهت که کم داریم و زیاد داریم از این جهت که ...(حذف به قرینه ی معنوی)غرض اینکه عجیب دنیایی است این دنیای مجازی که گاهی رضا پیران هایش از سِد رضا هم به آدم نزدیک تر می شوند یا اصلا ندیده و فقط یکبار شنیده می شوند خود خود خرِ سِد رضا !

الباقی بماند برای بعد؛ شاید.

تمت!

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

* در شرایطی قرار گرفته ام که اگر سکوت کنم متهمم و اگر سخن بگویم؛ مجرم !


+ خیلی نیاز دارم به معنای مصور "عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ "

ــ  این شبـــــ ها خوابم نمی برد..

توضیح نوشت؛

حسن باقری جنگیدن بلد بود اما فقط روی زمین همانطور که عباس بابایی بلد بود فقط روی هوا !

خب مرا جایی بگذار بجنگم که به دردت بخورم؛ فرمان ده !

(کسی چیزی فهمید!؟)


  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

تیرهای ناگهان..

شما هرچه دارید از ارابه خدایان تان تا خریّت و سبعیت بنیامین هایتان بیارید و ؛

بزنید  و 

بکشید  و 

خراب کنید  و 

آواره کنید    و 

تهدید کنید    و

اصلا هر غلطی عشق تان می کشد بکنید!

ما 

برای 

شکست دادن تان 

فقط به دو سه جمله،فقط به دو سه خط از یک پیام نیاز داریم؛

دو سه جمله از مولایمان سید علی 

دو سه خط از پیام حاج قاسم مان..


ما قبلا می گفتیم ایستاده ایم حالا اما.. ما در راهیم!

منتظر باشید امت جهود ؛ الصبح(اقرب من الـ)قریب!

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

والا ..

... تازشم؛

خیلی خیلی ـَ م بهت میاد یجا و یهو و بی بهانه "ببخشی"

اصلا رحمت واسعه یعنی همین دیگه!

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰




دوش حمام که قاطی کرد.مغز و استخوانم که سوت کشید.لحظه ای از ذهنم گذشت؛
 اگر "حمیم" که خدا گفته بر سر "بعضی ها " میریزد
 به قاعده ی آب آبگرمکن دیواری خانه مان گرم باشد آنوقت . . . 

همین!
  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

اینکه بخوای و نتونی خیلی سخته!

بخوای بنویسی و 

نتونی..

دلیلش مهم نیست اصلا

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

قاسم سلیمانی!

نه اینکه بگویم هروقت این اسم را میشنوم یادش می افتم اما گاهی که دلم هوای قدیم ترها را میکند یادش میکنم ." قاسم سلیمانی" ! امروز شاید خیلی ها این اسم را بشناسند و هر از گاهی از شاهکارهایش برای هم تعریف کنند اما من.. من قاسم سلیمانی را زندگی کرده ام! من قاسم را سلیمانی را از قدیم ها که کسی نمیشناختش گویا نفس کشیده ام..فکر کن بچه سال باشی و هروقت دلت هوای مردی مثل قاسم را بکند برایش نامه بنویسی و او هم جواب بدهد.. خب اقتضای سنم بود که مغرور باشم و نتوانم ببینم او بهتر از من فوتبال بازی میکند یا اینکه حتی مطمئنم که اقتضای سن قاسم بود که نتواند ببیند من صدایم به مراتب قشنگتر است! خب طبیعی ست مگر دوتا بچه ی 11 ساله ی دبستانی چقدر می توانند همدیگر را رقیب تحمل کنند و رفیق بمانند! 


+ من دلش برای بچگی ها تنگ شده،من دلش برای قاسم سلیمانی که حالا بیش از ده سال است از او بی خبرم تنگ شده..من اسم حاج قاسم سلیمانی را که میشنوم دلم یکجوری می شود خب دل است دیگر هوایی میشود!

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

کسی آمده نوشته که : مسخره کردید احیانا !؟

خب بنویسید دیگر..


در جوابشان پست میگذارم که فعلا نمی توانم بنویسم؛ خسته ام و ایضا کمی گرفتار خودم!

فرصت بدهید انشااله برمیگردم به روزهای نوشتنم..

  • من بیدل..
  • ۰
  • ۰

آیت الله !

دلم این روزها حالش خوب نیست،نگران حال آیت الله م! خدایشان شفا دهاد 

+ من از بانو اذن گرفته دوباره نوشتن را ..




* برای حاج آقای مهدوی کنی دعا کنید خیلی زیاد .. ستون های مکتب شیعه نباید بلرزند علمایی چون ایشان ستون شیعه اند و انقلاب ایضا !

  • من بیدل..